سفارش تبلیغ
صبا ویژن
گفتن «نمی دانم» نیمی از دانش است . [امام علی علیه السلام]
نقد و بررسی تصوف و صوفیگری
پیوندها
آرشیو یادداشت‌ها

بررسی و نقد عقیده صلح کل


(برحق دانستن همه مرام های جهان)پلورالیسم



 


از دیدگاه صوفیه تمام مرام های موجود در جهان برحق هستند و اختلاف مذاهب را اختلاف در رنگ و صورت می شمرند. تمام فرق و مذاهب و فلسفه ها در چشم آنان در حکم نردبانی برای عروج است و به محض عروج بدون کوچکترین وابستگی آن را رد می کنند.


(تاریخ تصوف در ایران ص429)


یکی از سردمداران تصوف می نویسد : در نظر عارف کامل، ادیان و مذاهب یکسانند و برای هیچ یک ترجیحی قائل نیست.


(تاریخ تصوف در ایران ص429)


از نظر صوفی دیانت اسلام با بت پرستی یکسان است و کعبه و میخانه و صمد و صنم یکی است، صوفی پخته هیچ وقت ناظر به این نیست که انسان پیرو چه مذهبی باشد یا صورت عبادت چیست؟ زیرا به عقیده او مسجد واقعی صاف و پاک است و خدا را فقط در قلب پاک باید پرستش کرد.


(تاریخ تصوف ص426)


از نظر صوفیه حق و باطل و کفر و ایمان، فرعون و موسی، ابلیس و آدم و پیامبر اسلام و حضرت علی و معاویه یکی است چنانکه محی الدین بن عربی چهره برجسته متصوفه برای علی (علیه السلام) و معاویة بن یزید و عمر و ابوبکر و متوکل عباسی ... ولایت ظاهری و باطنی قائل است.


(فتوحات مکیه/ج2/ص6)


صوفی سرشناس آقای عین القضاة همدانی حضرت محمد (ص) را مظهر جمال و ابلیس را مظهر جلال ذات حق می شمرد.


(تمهیدات ص73)


عین القضاة همدانی چنین نوشته :


می گویند از نور محمد ایمان خیزد و از نور ابلیس کفر خذلان اما گوهر محمد و گوهر ابلیس هر دو از آفتاب نورالله سیراب شوند.


(تمهیدات عین القضاة ص176)


در سال های قبل از انقلاب گروهی به نام صلح کلّیون تشکیل شده بودند و کُتبی هم به نام « مکانیسم و دینامیسم آفرینش » نوشته بودند و جالب تر این که بعضی از اعضای آنان تقریظ نویسان افراد صوفیه شدند.


(تمهیدات عین القضاة ص176 / به جلد 5 ترجمه تفسیر بیان السعادة مراجعه شود)


در این زمان هم آقای دکتر عبدالکریم سروش، با نوشتن کتاب « صراط های مستقیم » طرز تفکر فوق را به نام پلورالیسم دینی (Pluralism) زنده کرده است و آن را به خدا نسبت می دهد و با کمال صراحت چنین می نویسد :


« اولین کسی که بذر پلورالسم را در جهان کاشت، خود خداوند بود که پیامبران مختلفی فرستاد. بر هر کدام ظهوری کرد و هر یک را در جامعه ای مبعوث و مأمور کرد و بر ذهن و زبان هر کدام تفسیری نهاد و چنین بود که کوره پلورالیسم گرم شد. »


(صراط های مستقیم عبدالکریم سروش ص18)


در پاسخ آقای سروش اجمالا می گوئیم که ایشان توجه دقیق به آیات قرآن و روایات اسلامی ننموده و گرفتار چنین انحرافی شده اند. زیرا از آیات بسیار قرآن، نظریه پلورالیسم غیر قابل پذیرش خواهد بود. برای پاسخ اجمالی می توان به سور و آیات زیر مراجعه نمود :


1)      « و ان هذا صراطی مستقیما فاتبعوه ولا تتبعوا السبل فتفرق بکم عن سبیله » (انعام 153)


2)      « من یبتغ غیر الاسلام دینا فلن یقبل منه ... » (آل عمران 85)


3)      « و إن تطع اکثر من فی الارض یضلوک عن سبیل الله » (انعام 55)


4)      « و لا تقعدوا بکل صراط توعدون و تصدون عن سبیل الله (اعراف 86)


5)      « الذین کفروا و صدوا عن سبیل الله اضل اعمالهم » (محمد 1)


6)      « و ان اعبدونی هذا صراط مستقیم » (یس 61)


7)      « لهدیناهم صراطا مستقیما » (نساء 68)


 


توضیح اجمالی پلورالیسم دینی


پلورالیسم دینی بحثی است درباره تبیین کثرت در ادیان.


پلورالیسم به معنای کثرت گرایی است. پلورالیسم را در حیطه های مختلفی می توان تصور کرد و عملا هم در حیطه های مختلفی تعبیر پلورالیسم به کار برده می شود. در ساحت امور سیاسی، پلورالیسم یا کثرت گرایی، به معنای رسمیت شمردن آراء و احزاب مختلف است. کسانی که در عالم سیاست، پلورالیست هستند قبول می کنند که در عالَم سیاست، جریان سیاست از یک مجرای کثرت گرایانه اداره بشود؛ به این صورت که احزاب مختلف و آرای مختلفی وجود داشته باشند که با هم رقابت کرده و امور حکومت را اداره کنند.


 


پلورالیسم را در ساحت هستی شناسی و متافیزیک هم می توان مطرح کرد. وقتی که می گوئیم یک نگاه پلورالیستیک به هستی یا به انتولوژی، مقصود این است که بنیان این عالم را کثرت بدانیم یا وحدت؛ در مقابل وحدت نگری. ولی این پلورالیسم ها فعلا محل بحث نمی باشد بلکه عنوان بحث پلورالیسم دینی است.



تحت عنوان پلورالیسم دینی، دو بحث عمده مطرح می شود :


1)      کثرت گرایی در فهم دین


2)      کثرت گرایی در خود دین


« مقصود از کثرت گرایی در فهم دین، معتقد بودن به برداشت ها و فهم های مختلفی از دین و به تعبیر امروزی، قرائت های مختلف از دین است.


مقصود از کثرت گزایی در نفس دین، این است که خودِ ادیان راه های مختلفی هستند به حقیقت واحد. و در مقام سعدات و مصوبت و حقانیت، ادیان مختلف، پیروان خودشان را به امر واحدی رهبری و راهنمایی کنند.


بحث پلورالیسم در فهم دین کاری به خودِ دین ندارد، بنابراین، بحث فهم دین و کثرت در آن، بحثی است که به مخاطبین دین و کسانی که کارشان فهم از دین است بر می گردد.


(پلورالیسم دینی ص6 به بعد)



در ردّ نظریه پلورالیسم، بحثهایی تحت عنوان گفتمان دینی به کوشش مرکز مطالعات و پژوهشهای فرهنگی حوزه علمیه قم چاپ شده است. و همچنین مطالعه کتاب « اختلاف قرائات » استاد مصباح یزدی و کتاب « صراط مستقیم » تألیف آقای حسین جناتی توصیه می شود.


 


بررسی عقیده « صلح کل »


بدون شک از دیدگاه قرآن و حدیث یک دین بر حق است و همه ادیان در یک دوره و عصر، نمی توانند بر حق بوده باشند. زیرا به گواهی قرآن و حتی دانشمندان دین شناس، غیر از اسلام هر مذهب دیگری تحریف شده است که به نمونه های ذیل توجه می دهیم :



بررسی آیات قرآن نشان می دهد که تنها دین مورد مقبول نزد پروردگار، اسلام است و هر کس که پذیرای آن نبوده باشد، از زیانکاران محسوس می شود چنانکه می فرماید :


« من یبتغ غیر الاسلام دینا فلن یقبل منه و هو فی الآخرة من الخاسرین »


« هر کس غیر از دین اسلام دین دیگری را بپذیرد پس هرگز از وی آن دین قبول نمی شود و او در آخرت از زیانکاران خواهد بود »


و همچنین آیه معروف « إن الدین عند الله الاسلام ».


و اینطور نیست که دین اسلام غیر از ادیان الهی سابق بوده و راهی غیر از راه ادیان الهی ابراهیمی را طی می کرده بلکه آغاز اسلام از زمان بعثت انبیاء شروع شده و تا زمان ظهور پیامبر اسلام ادامه داشته و نهایت کمال این دین هم با نصب علی (علیه السلام) به امامت و ولایت از ناحیه خداوند (بر طبق نزول آیه تبلیغ) و با ابلاغ جبرئیل به آن حضرت و رساندن آن پیام پربار الهی بوسیله آن حضرت به مردم انجام پذیرفته به طوری که پیامبر اسلام بعد از نصب امیرمومنان علی (علیه السلام) به امامت و ولایت بعد از خود و پایان خطبه غدیر فرمودند :


« الله اکبر الله اکبر علی اکمال الدین و اتمام النعمة و رضی الرب برسالتی و ولایة علی (من) بعدی »


چنانکه در شأن نزول آیه اکمال دین (الیوم اکملت لکم دینکم ...) مفسران اسلامی نوشته اند که در روز عید غدیر خم نازل شده است.



بنابراین به دلیل عقل و نقل، وقتی کاملترین برنامه زندگی، اسلام است و دین معرفی خدا و مقبول در پیشگاه با عظمت خداوند، اسلام بوده باشد، دیگر جائی برای پذیرش ادیان دیگر که مقدمه ای بر ظهور اسلام بودند، باقی نمی ماند، زیرا ادیان قبلی هر کدام بخشی از اسلام بودند که با کمال اسلام، دیگر جای فعالیتی برای آنها وجود ندارد.


با توجه به اعترافات سردمداران یهود و نصاری بر تحریف کتاب مذهب آنان، (از جمله : « جیمز هاکس آمریکایی نویسنده کتاب قاموس مقدس در مقدمه کتاب ص5 »، « ریچارد سیمون در کتاب اسلام و عقاید ص407 ») دیگر تبعیت از کتاب عهدین معنایی نخواهد داشت.


 


(برگرفته از کتاب تحقیقی در تصوف و عرفان نوشته خیر الله مردانی)



کلمات کلیدی:


نوشته شده توسط یه محقق 88/6/28:: 4:16 صبح     |     () نظر