سفارش تبلیغ
صبا ویژن
هنگام فتنه چون شتر دو ساله باش نه پشتى تا سوارش شوند و نه پستانى تا شیرش دوشند چنان زى که در تو طمع نبندند . [نهج البلاغه]
نقد و بررسی تصوف و صوفیگری
پیوندها
آرشیو یادداشت‌ها

فرقه های فعّال صوفیه در ایران


قسمت اول


فرقه گنابادی


اسامی دیگر این فرقه عبارت است از : طاووسیه ، نعمت اللهی سلطان علیشاهی و نعمت اللهی گنابادی


با مرگ رحمت علیشاه چندین نفر مدعی قطبیت شدند. یکی از آنها محمد کاظم اصفهانی ملقّب به سعادت علیشاه (مشهور به تنباکو فروش) بود. در سال 1293 ق آقای طاووس سعادت علیشاه فوت کرد و محمد سلطان گنابادی به لقب طریقتیِ سلطان علیشاه ادعای قطبیت کرد و رسماً فرقه نعمت اللهی گنابادی را پایه گذاری نمود. او اهل بیدخت گناباد بود و به همین دلیل، این فرقه به گنابادیه مشهور شد.


محمد سلطان گنابادی در 1251 ق در بیدخت متولد و در سال 1293 ق ادعای قطبیت کرد. از آنجا به نجف رفت و به شهادت کیوان قزوینی (صوفی توبه کرده گنابادی) یک یا دو جلسه شاگردی شیخ انصاری را کرد. سپس درس شیخ را ترک کرد و سراغ چند نفر دیگر رفت. بعد از چند سال به ایران آمد و در تهران و در مدرسه سپهسالار ادعای بابی گری و بهایی گری نمود. پس از اعتراض مردم، فرار کرد و به سبزوار رفت و به مدت هفت سال شاگردی ملا هادی سبزواری را نمود و آنگاه از سبزوار به بیدخت آمد.


سلطان حسین تابنده می نویسد :


زمانی که ملاّ سلطان در مدرسه سید نصیرالدین تلمّذ (شاگردی) می نمود ، به اتهام بابی گری از ترس مردم که قصد کشتن او را داشتند ، درب حجره خود را باز گذاشت و بدون اثاث از سبزوار فرار نمود.


(نابغه علم و عرفان/ص18)


پس از اینکه سعادت علیشاه به سبزوار رفت و مرحوم ملا هادی سبزواری او را تحویل نگرفت، ملا سلطان شیفته او شد و به اصفهان رفته و رسما صوفی شد. بعدها به بیدخت برگشت و در آنجا ادعای قطبیت کرد.


دو کار عمده ای که ملا سلطان گنابادی کرد و موفق شد در بیدخت مردم را به گِرد خود جمع کند عبارت بود از :


1)      استفاده از جهل مردم و ارائه برنامه های دینی برای مردم


2)      انجام طبابت و مداوای رایگان مردم


اما کتب ملا سلطان به ترتیب زمانی عبارت است از :


1)      تهذیب التهذیب


2)      سعادت نامه


3)      تفسیر بیان السعادة


4)      مجمع السعادات


5)      ولایت نامه


6)      بشارة الموضین


7)      تنبیه النائمین


8)      شرح کلمات قصار بابا طاهر


تذکر :


حضرت امام ره در مقدمه تفسیر سوره حمد چند تفسیر را نام برده که از آنها یکی تفسیر بیان السعادة ملا سلطان است ولی مرحوم آقا بزرگ تهرانی در الذریعة می گوید :


تفسیر بیان السعاده از ملا سلطان نیست بلکه این تفسیر از شیخ مختوم علی بهائمی کوکنی است. سید غلامعلی آزاد برخی از الفاظ آن را در کتاب سبحة المرجان آورده است.


همچنین مرحوم رفیعی قزوینی می گوید : إعراب اول کتاب با خود کتاب فرق می کند.

شیخ محمد باقر گازری نیز در کتاب کفاه المکائد و اصلاح المفاسد مدعی است که این کتاب از ملا سلطان نیست.


کلمات کلیدی:


نوشته شده توسط یه محقق 88/6/28:: 5:30 عصر     |     () نظر