سفارش تبلیغ
صبا ویژن
[ و فرمود : ] آن که زمام خود را به دست سستى سپارد ، حقوق را خوار دارد ، و آن که سخن چین را پیروى کند ، دوست را از دست بدهد . [نهج البلاغه]
نقد و بررسی تصوف و صوفیگری
پیوندها
آرشیو یادداشت‌ها
دو مکتب در تصوف به وجود آمده : مکتب عراق و مکتب خراسان

ویژگی مکتب عراق :


صوفیان در مکتب عراق بنیادهای تفکرات غیر اسلامی و آمیزه ای از اعتقادات و رفتارهای عرب قبل از اسلام را مخلوط با اسلام کردند و این گونه جریان عراق را بوجود آوردند.


ویژگی مکتب خراسان :


در این مکتب ، علاوه بر اعتقادات اسلام، آئین های غیر اسلامی بیشتر نمایان بود. آئین های ایران باستان و نزدیکی با هندوستان و رواج تفکّرات هندوئیسم، نقش موثری در شکل گیری این مکتب داشت و در مقابل این مکتب، مکتب عراق قد علم کرد و چرخش و سمت تصوف به سوی خراسان آمد و تصوفِ نظری در خراسان نسبت به عراق رشد بیشتری کرد. گفتنی است که کتابهای اولیه تصوف اکثرا محصول مکتب خراسان هستند . کتابهایی همچون :


اللمع سراج طوسی ، التعرف کلابادی ، طبقات الصوفیه سلمی ، رساله قشیریه قشیری ، کشف المحجوب هجویری


این آثار، قدیمی ترین کتبی هستند که در مکتب خراسان تألیف شده است.


تفاوت مکتب عراق با خراسان :        


1.    مکتب عراق، مکتبی انزوا طلب و با زهد و گوشه نشینی و رهبانیت توأم بود و بزرگان آن معتقد بودند که باید از مردم دور شد و به خانقاه ها رفت ، امّا مکتب خراسان معتقد بود که باید با مردم بود و با آنها زندگی کرد و به همین دلیل مکتب خراسان ، رشد بیشتری نسبت به مکتب عراق پیدا نمود.


2.       ریا و تظاهر د رمکتب خراسان بیشتر است ولی در مکتب عراق به دلیل گوشه نشینی زیاد ملموس نبود.


3.       موسس مکتب عراق، ابو هاشم کوفی است و بزرگ آنها جنید است؛ اما موسس مکتب خراسان معلوم نیست.


مشخصات فرقه ای مکتب عراق :


برخی شاخه ها و موسسان فرقه های مکتب عراق عبارتند از :


1)      محاسبیه : حارث بن اسد محاسبی که بزرگ این جریان است؛ نه موسس آن.


2)      نوریه : احمد بن محمد نوری


3)      سهلیه : سهل بن عبد الله تستری


4)      حلمانیه : ابو حلمان دمشقی که جریان نظر بازی و شاهد بازی را وارد تصوف کرد.


5)      خرازیه : ابو سعید خراز


6)      قادریه : عبد القادر گیلانی یا جیلانی


7)      کبرویه : نجم الدین کبری. صوفیان می گویند : او به هرکه نظر می کرد ولیّ خدا می شد و به همین دلیل، وی را شیخ ولی تراش می گفتند.



اولین فرقه های مکتب خراسان :


قلندریه


قلندریه، هم فرقه و هم جریان فکری مستقلی است که موسس آن معلوم نیست. اینان چند ویژگی داشتند :


1)      ترک تعلق به آداب و رسوم جاری در صوفیه؛ یعنی با وجود مخالفت با انزواطلبی و گوشه نشینی سایر صوفیه، قلندرها آزاد بودند.


2)      بی قیدی افراط آمیز در رفتارهای اجتماعی که باعث شد نام رند بر آنها گذاشته شود .


3)      مجردبودن، آنان معتقد بودند که نباید ازدواج کرد. همین امر باعث شد که مشتری بسیاری پیدا کنند. ضمن اینکه بیشتر در سیر و سیاحت بودند.


بزرگ این جریان قطب الدین حیدر بن تیمور بن سلطان شاه سالوری (وفات 618 ق) می باشد.


ملامتیه


یک فرقه از فرقه های مکتب خراسان است و چون خیلی رشد داشت ، مکتب خراسان را با آن می شناختند.


بنیان گذار این فرقه، ابو حفص نیشابوری و حمدون قصار بودند.


آداب و تفکرات ملامتیه :


1)      اصرار داشتند که در سبک زندگانی و رفتار و روش اجتماعی بر خلاف عامه مردم باشند.


2)      می کوشیدند حالتی داشته باشند که مورد نفرت و خفّت، ناخشنودی و اجتناب مردم واقع گردند.


3)      اگر در باطن تابع شرع بودند، می خواستند مردم آنها را تارک شرع بپندارند.


4)      شعار « الشهره آفه » را نصب العین خود قرار داده و می خواستند به عدم تقوا و ترک شرع معروف شوند تا از سیر و سلوک درونی باز نمانند.


5)      با سماع و فرقه و ذکر مخالف بودند.


(جستجو در تصوف ایران/ص339)



کلمات کلیدی:


نوشته شده توسط یه محقق 88/6/28:: 6:46 عصر     |     () نظر