سفارش تبلیغ
صبا ویژن
ستودن بیش از سزیدن ، چاپلوسى کردن است ، و کمتر از آنچه باید درماندگى است یا رشک بردن . [نهج البلاغه]
نقد و بررسی تصوف و صوفیگری
پیوندها
آرشیو یادداشت‌ها

تصوف در نگاه روایات


قسمت سوم



1)   شیخ مفید به سند صحیح از امام علی النقی (علیه السلام) روایت کرده است که محمد بن حسین بن ابی الخطاب می گوید : در خدمت امام علی النقی (علیه السلام) در مسجدالنبی بودم که در آن حال جمعی از اصحاب آن حضرت شرفیاب حضور شدند و در میان ایشان ابو هاشم جعفری نیز بود که او مردی بسیار بلیغ و باکمال بود و در نزد آن حضرت مقام و منزلت عظیمی داشت و چون اصحاب در کنارش قرار گرفتند ، به ناگاه جمعی از صوفیه داخل مسجد شدند و حلقه زدند و مشغول ذکر گردیدند. حضرت فرموند : « لا تلتفتوا إلی هؤلاء الخّداعین فإنّهم خلفاء الشیاطین و مخربوا قواعد الدین یتزهّدون لراحة الاجسام و یتهجدون لتصیید الانعام یتجوّعون عُمُراً حتی ... »


« به این حیله گران اعتنا نکنید زیرا جانشینان شیاطین و خراب کننده قواعد دین می باشند . زهد ایشان برای راحتی بدنهایشان و تهجّد و شب زنده داریشان برای صید کردن عوام است . عمری را در گرسنگی به سر برند تا عوام و نادانی را مانند خرها پالان کنند و زین بر پشت آنان گذارند.»


حضرت در ادامه فرمودند :


« لایهللون إلاّ لغرور الناس و لا یقلّلون الغذاء إلاّ لملأ العساس و اختلاف الدفناس یتکلمون الناس بإملائهم فی الحبّ و یطرحونهم بإذلالهم فی الجبّ أورادهم الرقص و التصدیقة و أذکارهم التّرنّم و التغنیة فلا یتبعهم إلاّ السفهاء و لا یعتقدهم إلاّ الحمقاء فمن ذهب إلی زیارة أحد منهم حیّاً أو میّتاً فکأنّما ذهب إلی زیارة الشیطان و عبدة الأوثان و من أعان أحدا منهم فکأنما أعان یزید و معاویة و اباسفیان »


« ذکر نمی گویند مگر برای فریب مردم و خوراک خود را کم نمی کنند مگر برای پر کردن قدح و ربودن دل احمقان، با مردم دم از دوستی خدا می زنند تا ایشان را به چاه اندازند ، وردهای ایشان رقص و کف زدن و غناء و آوازخوانی است و کسی به سوی آنها میل نکند و تابع ایشان نگردد، مگر آن که از جمله سفیهان و احمقان باشد. هرکس به زیارت یکی از آنان در حال حیات و یا بعد از مرگ برود ، مانند آن است که به زیارت شیطان و بت پرستان رفته باشد و هر کس یاری ایشان کند ، گویا یزید و معاویه و ابوسفیان را یاری کرده است »


در همان موقع یکی از اصحاب آن حضرت عرض کرد : « و إن کان معترفا بحقوقکم / اگر چه آن کس به حقوق شما اقرا داشته باشد؟ » حضرت نگاه تندی به او کردند و فرمودند : « دَع ذا عنک مَن اعترف بحقوقنا لم یذهب فی عقوقنا أما تدری انهم أخس طوائف الصوفیة و الصوفیة کلهم من مخالفینا و طریقتهم مغایره لطریقتنا و إن هم إلاّ نصاری و مجوس هذه الامّة اولئک الذین یجهدون فی أطفاء النور الله والله یتمّ نوره و لو کره الکافرون »


« این سخن را ترک کن! مگر نمی دانی هر کس حق ما را بشناسد مخالفت امر ما نمی کند؟ آیا نمی دانی ایشان پست ترین طوائف صوفیه می باشند و تمام صوفیان مخالف ما هستند و طریقه آنها باطل و بر خلاف طریقت ما است و این گروه ، نصارا و مجوس امّت هستند و آنان سعی در خاموش کردن نور خدا (محو اسلام) می کنند و خداوند نور خود را تمام می کند ، هرچند کافران خوش ندارند »


(سفینه البحار/ج2/ص58 چاپ انتشارات تهران و ج5 ص199 چاپ اسوه قم) و (طرائق الحقائق ج1 ص211) و (حدیقة الشیعه ص602) و (منهاج البراعه ج6 ص304 چاپ قدیم و ج14 ص16 چاپ اسلامیه تهران) و (اثنی عشریه ص28) و (البدعة و التحرف ص115) و (کشکول علامه بحرانی ج3 ص228) و (تنبیه الغافلین ص17) و (انوار النعمانیه ج2 ص294) و (مصابیح الدجی ص242) و (خیراتیه ج1 ص32) و (تصوف و تشیع ص548)


 


از این روایت صحیح که متن و ترجمه آن بیان گردید چند نکته قابل توجه است :


الف): مضمون آن انکار و مذمت تمام صوفیه است و تصریح به این موضوع دارد که آنها عموما مخالف طریقه اهل بیت علیهم السلام می باشند و اگر چه ادعای محبت و ارادت نسبت به علی علیه السلام و اولاد او بکنند و مدعی تشیع باشند، از سایر فرقه های صوفیه پست تر و نزد شیطان محبوب ترند ، زیرا آنان باعث گمراهی شیعیان می شوند.


ب): وقتی حضرت در جواب آن مرد که گفت : « هرچند معترف به حقوق شما باشد ؟ فرموند: آن کس که معترف به حقوق ما می باشد با ما مخالفت نمی کند » یعنی آنان در ادعای خود دروغگو هستند و اعتراف به حقوق اهل بیت علیهم السلام با تصوف و صوفیگری سازگار نیست.


ج): از این که فرمودند : صوفیه هم پیمان شیطان هستند و زیارت ایشان ، زیارت شیطان است، معلوم می شود که ایشان روابط تنگاتنگ و سروسری با شیطان دارند و گمراه کردن بندگان خدا و غیب گویی و مکاشفات ادعایی ایشان هم به کمک شیطان است.


د): و این که فرمودند : هر کس که یاری ایشان کند یاری یزید و معاویه و ابوسفیان کرده و با آنها محشور خواهد شد، نشانگر دوری آنان از سعادت اخروی است. پس کسانی که نسبت به ایشان خوش بین باشند و کلمات کفرآمیز و آلوده به خرافات آنان را تأویل و یا حمل به معانی صحیح کنند ، به گناه بزرگی مرتکب شده اند؛ چون یاری ایشان نموده اند و در واقع ، بدتر از یزید و پدران وی هستند ؛ زیرا یزیدیان بدنهای اهل حق را پایمال کردند و ایشان افکار و عقاید آنان را نابود کردند.


ه): در روایت مذکور از آنها تعبیر به نصارا و مجوس این امت شده است. شاید به این دلیل باشد که تأثیر ادیان قدیم ایرانی در تصوف بیشتر بوده است. بنابراین ، صوفی ها اگرچه خود را مسلمان می دانند ولی در میان مسلمانان مانند نصارا و مجوس می باشند.


و): همچنین این که حضرت، آنان را به بت پرستان تشبیه فرمودند، شاید برای آن است که آنان صورت مرشد و قطب خود را درحال عبادت مانند بت مورد توجه قرار می دهند.


ادامه در قسمت چهارم......


کلمات کلیدی:


نوشته شده توسط یه محقق 88/6/28:: 6:51 عصر     |     () نظر