سفارش تبلیغ
صبا ویژن
اگر دانشمند همه آنچه را که می گفت، نیکو و درست بود، شاید از عجب وخودپسندی دیوانه می شد . دانشمند آن است که درستیهایش فراوان باشد . [امام حسین علیه السلام]
نقد و بررسی تصوف و صوفیگری
پیوندها
آرشیو یادداشت‌ها

معرفی کتب نقد تصوف


در کوی صوفیان نوشته سد تقی واحدی صالح علیشاه نشر نخل دانش


فرقه صوفیان نوشته سید محمد محدث نشر راه نیکان مرکز پخش انتشارات مروی


معروف کرخی ناموس تصوف نوشته مهدی عمادی نشر راه نیکان مرکز پخش انتشارات مروی


خرقه مستوجب آتش نوشته فقیه ایمانی نشر راه نیکان مرکز پخش انتشارات مروی


رویشگاه تصوف نوشته فقیه ایمانی نشر راه نیکان مرکز پخش انتشارات مروی


آسیب شناسی عرفان نوشته عبدالرضا بارفروش نشر راه نیکان مرکز پخش انتشارات مروی


فرقه اویسیه نوشته ع.طباطبائی نشر راه نیکان مرکز پخش انتشارات مروی


رازگشا قزوینی نوشته کیوان قزوینی نشر راه نیکان مرکز پخش انتشارات مروی


سرچشمه های تصوف نوشته جعفر توانا نشر راه نیکان مرکز پخش انتشارات مروی


نگرشی بر تصوف نوشته شهاب الدین کاکوئی نشر راه نیکان مرکز پخش انتشارات مروی


حسن بصری چهره جنجالی تصوف نوشته مهدی عمادی


شبهای قونیه نوشته علیرضا طباطبائی نشر علم


سلسله های صوفیه ایران نوشته مدرسی چهادهی انتشارات علمی و فرهنگی


گنابادیه نوشته علی حسن بیگی انتشارات سبط النبی


جلوه حق نوشته آیت الله مکارم شیرازی ناشر مدرسه امام علی (علیه السلام)


در خانقاه بیدخت چه می گذرد؟ نوشته محمد مدنی ناشر مولف


شیطان پرستان و فرقی از اهل حق نوشته محمد مردانی نشر سپهر


سیری در مرام علی اللهیان نوشته محمد مردانی نشر سپهر


تصوف و تشیع نوشته داود الهامی


تصوف و عرفان نوشته داود الهامی


پیدایش تصوف در میان شیعیان نوشته داود الهامی


داوری درباره ابن عربی نوشته مرحوم استاد دواد الهامی


عارف و صوفی چه می گویند؟ نوشته آیت الله میرزا جواد تهرانی


سیری کوتاه در مرام صوفی گری نوشته محمد مردانی


مناظرات و مکاتبات نوشته محمد مردانی ناشر مولف


سیری کوتاه و گذرا در عرفان عارفان نوشته محمد مردانی


سیری کوتاه در مرام اهل حق (علی اللهیان) نوشته محمد مردانی


تباین فکری تصوف و تشیع نوشته خیرالله مردانی


تحقیق در تصوف و عرفان نوشته خیرالله مردانی نشر سپهر آذین


سماع، عرفان و مولوی نوشته سید محمد علی مدرسی طباطبائی انتشارات انصاریان


گفتگوی عالِم و صوفی نوشته آیت الله سید محمد مهدی لنگرودی


راز گشا فی رد الصوفیه نوشته سید عبدالفتاح


سراب عرفان نوشته حسن میلانی


راز گشا نوشته شیخ عباس کیوان


فضایح الصوفیه نوشته محمد جعفر بن آقا محمد


البدعة و التحرف نوشته آیت الله خراسانی


تصوف و عرفان نوشته عمید زنجانی ناشر کتابخانه اسلامی


سلوک در تاریکی نوشته استاد خلیفه مازندرانی (چاپ تمام شده) نشر مهتاب


استاد الهی در نگاهی به آثار الحق نوشته علی اکبر زمانی نشر راه نیکان مرکز پخش انتشارات مروی


و ..... باز هم موجود است ......


 


کتاب نقد عرفان های نوظهور و وارداتی


آفتاب و سایه ها نوشته دکتر فعالی نشر نجم الهدی


برای تهیه این کتاب اطلاع دهید تا شما راهنمایی کنم.


کلمات کلیدی:


نوشته شده توسط یه محقق 88/6/28:: 4:22 صبح     |     () نظر

پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) فرمودند :


« کُلُّ بدعةٍ ضلالة و کُلُّ ضلالةٍ سَبیلُها إلی النّار »


« هر بدعتی، گمراهی است و هر گمراهی، راهش به سوی دوزخ و آتش است »


(وسائل الشیعة ج6 ص511 / بحارالانوار ج2 ص263)


انحرافات اقطاب صوفیه


سجده بر قطب



 سجده 1


 سجده 2




دانلود فیلم


نقد و بررسی :


در شریعت مبین اسلام جایز نیست کسی به غیر از خداوند متعال سجده کند و تنها کسی که شایسته سجده کردن می باشد خداوند متعال است. ( اما متأسفانه اقطاب صوفیه که خود را قطب العارفین خوانده و برای خود ولایت مطلقه الهی تراشیده و تنها راه رسیدن به خدا را در وجود خود معرفی می کنند، آنقدر به انحراف رفته اند که برای خود مقام عبودیت دست و پا کرده و صوفیان را موظف به سجده کردن بر خود کرده اند. (البته این نوع مقام تراشی ها در تصوف سابقه ای طولانی دارد چراکه سران صوفیه مقامات بالایی را برای خود تراشیده اند که حتی پیامبران و امامان معصوم چنین ادعاهایی نکرده اند، برای پی بردن به این مقام تراشی ها می توانید به آثار محی الدین عربی و مولوی و همچنین تذکرة الاولیاء عطار نیشابوری مراجعه نمائید)


هیچ یک از پیامبران الهی و امامان معصوم به خود اجازه نمی دادند که دوستداران و پیروان آنها بر آنها سجده کنند و آنها را همچون خداوند بپندارند، بلکه همیشه خود را بنده ای از بندگان خداوند می خواندند. (مثلا در تشهد نماز می خوانیم که : « اشهد ان محمدا عبده و رسوله » و یا در نامه های حضرت علی علیه السلام در نهج البلاغه به وضوح مشاهده می کنیم که حضرت خود را بنده خدا معرفی می نمودند).



دست بوسی


یکی دیگر از بدعتها و انحرافات سران صوفیه دست بوسی می باشد.


در این عکس مشاهده می کنید که آقای یوسف مردانی یکی از مشایخ طریقت صوفیه گنابادیه که جانشین آقای تابنده قطب فرقه گنابادیه است، به دست بوسی با دختری جوان پرداخته.



دست بوسی 1


 


دست یوسی 2


 


دست بوسی 3 


دانلود فیلم


نقد و بررسی :


مقدمتا باید گفت که این نوع آداب و رسوم صوفیه، از بدعت های آشکار صوفیان به شمار می رود و هیچ شکی نیست در اینکه این نوع مسائل از انحرافاتی است که در دین مبین اسلام وارد کرده اند.


اما نکته قابل توجهی که در این مسئله باید مطرح شود این است که متأسفانه سران صوفیه برخلاف ادعاهایی که می کنند مبنی بر واسطه بودنشان بین خلق و خدا،  به شریعت پایبند نیستند و به هیچ وجه خود را در چهارچوب شرع نمی بینند چراکه قبلا اشاره شد که اقطاب صوفیه خود را بی نیاز از شرع می دانند و در عمل به دستورات الهی، بی قید و بند و آزادند و از هرگونه عمل کردن به دستورات شریعت بریء و بی نیاز هستند، لذا در مورد خود معتقدند که می توانند گناه کنند. محی الدین بن عربی می گوید : (ترک الذنب ذنب) و به همین دلیل است که برای خود اختیاراتی مغایر با شرع قائلند.


باید گفت که سیره عملی پیشوایان الهی بر خلاف سیره اقطاب صوفیه است چراکه پیشوایان الهی تا آخرین لحظه عمر خود معصوم از هر گونه گناه و خطا و اشتباه بودند چه عمدا و چه سهوا. و پیروان خود را ملزم به ترک گناه می کردند.



پابوسی


پا بوسی 



نقد و بررسی :


این هم، همانند دیگر انحرافاتی که در دین وارد کردند ......



کلمات کلیدی:


نوشته شده توسط یه محقق 88/6/28:: 4:20 صبح     |     () نظر

ابعاد فرقه گرایی در تصوف



فرقه گرایی و انحرافات مذهبی در ایران سابقه دیرینه ای دارد. نگاهی به تاریخ معاصر ایران نشان می دهد که جامعه ایران همواره از ناحیه فرقه های مذهبی مانند بابیگری و بهائیگری ، صوفیگری ، وهابیگری و .... مورد تهدید قرار گرفته است. با شکل گیری نظام جمهوری اسلامی که بر اساس آموزه های دینی اتقرار یافته است این تهدید افزایش یافته و همچنان ادامه دارد.چرا که فرقه های منحرف مذهبی و سیاسی با استفاده از فرصت بوجود آمده پس پیروزی انقلاب اسلامی ابتدا با ایجاد تفرقه میان شیعه و سنی بخشی از جامعه ایران را مقابل هم قرار داده و نظام برای مقابله با این تهدید هزینه های زیادی پرداخته است. لذا امروزه فرقه سازی و تشکیل گروههای منحرف، دست مایه دشمنان اسلام و ایران شده است.


فرقه گرایی مقدمه بر انحرافت اجتماعی است چراکه رفتار انحرافی افراد فرقه گرا، تعصب و تجزیه طلبانه است و آنان بر خلاف حرکت جامعه در حدود تشکیل فرقه، گروه و دسته ای جدا از هنجارهای پذیرفته شده جامعه هستند.


از جمله انحرافاتی که دامنگیر اسلام است خطر تصوف و صوفیگری است که از زمان امامان معصوم خار پای اسلام بوده و تا الآن ادامه دارد. تصوف و صوفیگری از بدعت های بزرگی بود که در اسلام رواج یافت و طرفداران بسیاری به خود جلب نمود.


انحرافات تصوف به طور کلی شامل این موارد می شود :


ایجاد خانقاه و ترک مساجد


بطلان شریعت


عقیده صلح کل (پلورالیسم دینی)


حلول و تناسخ


وحدت وجود (مصطلح در نزد صوفیه)


عرفان های کاذب و دروغین


ادعای کشف و شهود


رقص های سماع و به دنبالش آواز و غناء و موسیقی


شطحیات


دفاع از ابلیس و شیطان


حلیت محرمات


ترک ازدواج


جایگاه ولایت قطب


سرسپاری و دست بوسی و پابوسی قطب


سجده بر قطب


غسل اسلام (کپی برداری از غسل تعمید مسیحیت)


تشرف (کپی برداری از تشرف در آئین میترا همان آئین مهر پرستی)


تجسم صورت مرشد و یا قطب فرقه در عبادات


حلقه های ذکر و انحرافات آن


ریاضت های حرام و طولانی


تساهل و تسامح در اسلام و اسلام گزینشی


عُشریه


امامت نوعی و بالتبع مهدویت نوعی


آداب مریدی و مرادی


کرامت تراشی های دروغین


شخصیت سازی های کاذب و خلاف عقل


کهانت و پیشگویی های بی حساب و خلاف شرع


چله نشینی های غیراسلامی


متهم نمودن مرجع تقلید و علمای بزرگ به صوفیگری


باز داشتن مریدان خود از انجام تکالیف شرعی همانند منع از رفتن به زیارت خانه خدا


تلسم نمودن مریدان در برابر اوامر قطب و شیخ در امور خلاف شرع


دزدی روایت (کپی برداری از کرامات ائمه اطهار علیهم السلام)


و....


مشکل تصوف، « گوشه گیری » و تبلیغ « جدایی دین از سیاست » و مهمتر از همه تبلیغ مسئله تساهل و تسامح و اباحه گری است. مراسم سماع و آواز و غناء آسیب های اخلاقی و حتی انحرافات جنسی و فاصله گرفتن از شریعت نیز از اندیشه های انحرافی این فرقه است و اصولا برخی از پیروان این گروه بخاطر وجود مسائل مذکور به این فرقه گرایش پیدا کردند. نیروهای امنیتی در سالهای اخیر با دستیابی به اسناد این فرقه متوجه انحرافات جنسی آنان شده اند، انحراف و آلودگی اخلاقی دراویش در خانقاه ها سابقه دیرینه دارد. مولوی در این زمینه می گوید :


من ندیدم یک زمان در وی امان خانقاهی کو بود بهره مکان


تصوف با ادعای سیر و سلوک راهی غیر صحیح را بر می تابد. سیر و سلوک و رسیدن به حقیقت راه سخت و دشواری است که هر کس با تأسیس فرقه و گروهی نمی تواند بدان دست یابد چراکه رسیدن به عرفان واقعی نیاز به تمرین و در گرو تمسک به راه درست و مسیر صحیح الهی است که امامان معصوم راهنمایان آن بوده اند.


اما ادای تصوف درآوردن بسیار آسان است و متأسفانه اکثر فرقه های صوفیه و دراویش امروزی، جز حیله گری و تزویر بیش نیست که نه عارفان حقیقی آن را بر می تابند و نه عقل بر آن تأئید می کند و بطور کلی، از نظر اسلام مردود هستند.


عرفان تحت تأثیر « مواد مخدر » ، « رقص های صوفیانه » ، « گوش دادن به موسیقی » و سماع جز فرقه گرایی و جذب مریدان برای مقاصد سیاسی و کسب شهرت و در آخر خاموش کردن نور خداوند و پائین آوردن پرچم خاندان پیامبر، چیزی نیست.


شاید مهمترین مسئله در تقابل تشیع و تصوف را بتوان در مسئله ولایت دید. چراکه فرقه های صوفیه با تعریفی که از ولایت ارائه می دهند با اعتقادات شیعیان و حتی آیات و روایات اسلامی در تعارض است.


بنابراین متصوفه برای مقابله با ولایت، امروزه با جذب افراد سعی دارد با رکن اصلی انقلاب یعنی ولایت و رهبری نظام مقابله نماید.


برای نمونه می توان فرقه منحرف گنابادیه اشاره نمود که در سالهای اخیر در شهر مقدس قم که به عنوان پایگاه معنوی نظام مطرح است – با ایجاد فتنه و جذب افراد ساده لوح در صدد مقابله با مرجعیت و ارزشهای دینی بر آمدند که با هوشیاری مردم و مسئولین نظام و بخصوص با هشدار علمای قم این فتنه دفع شد.


(برای اطلاع بیشتر از این جریان به وب « خبرهای صوفیه » در قسمت "سایت ها" در همین وب مراجعه کنید)


به هر حال خطر تصوف تجزیه و در نهایت از بین بردن اسلام ناب محمدی می باشد و فقط در گرو عمل به دستورات ائمه اطهار و اطاعت از اوامر و نواهی آنها و در طول آن مرجعیت شیعه است.


مایکل برانت نویسنده کتاب « نقشه ای برای جدایی مکاتب الهی در آمریکا » در مصاحبه ای می گوید :


« ما بعد از مدتها تحقیقات متوجه شدیم که شیعیان بیشتر از هر مذهب و فرقه ای، فعال و پویا هستند و به این نتیجه رسیدیم که نمی شود مستقیم با شیعیان درافتاد.


به خاطر همین، چهل میلیون دلار برای این کار در نظر گرفتیم. در برنامه ریزی ها و جلسات متعدد به این نتیجه رسیدیم که باید فرهنگ عاشورا و شهادت طلبی که شیعیان هر ساله در مراسمی این فرهنگها را زنده نگه می دارند از بین ببریم. باید با حمایت مالی از برخی سخنرانان و مداحان و برگزار کنندگان اصلی اینگونه مراسم که افراد سودجو و شهرت طلب هستند عقاید شیعه و فرهنگ شهادت طلبی را سست و متزلزل کنیم و مسائل انحرافی را در آنها بوجود آوریم به گونه ای که شیعیان یک گروه جاهل و خرافاتی به نظر بیایند »


(سایت بازتاب 26/5/2007 /www.baztaab.ir)


فوکویاما نظریه پرداز ژاپنی الاصل آمریکایی می گوید (قول به مضمون):


« شیعه از دو لبه ی تیغ، که یک لبه آن سرخ و یک لبه آن سبز است تشکیل شده است. لبه سرخ آن عاشورا است و لبه سبز آن انتظار .


اگر بخواهیم شیعه را از پویایی و فعالیت باز داریم و از شیعه یک مذهب خرافی بسازیم باید این دو مقوله را در آن تضعیف کنیم تا از بین برود »


به خاطر همین است که در فرهنگ عاشورا و عزادری بر سید الشهدا اینقدر انحرافات زیاد شده است که باید آسیب شناسی شود و همچنین اینقدر انحرافات در بحث مهدویت بسیار... از جمله مدعیان دروغین و فرقه های منحرفه در بحث مهدویت.



خطر تصوف، تبدیل شدن شیعه به یک اسلام خمار و معتاد است چون تصوف تخدیر شیعه است. چراکه فرهنگ و مبانی اصیل اسلامی شیعی از جمله تبرّی، تولّی و جهاد و شهادت و انتظار که نمونه هایی ار مبانی عمیق شیعه است را از بین برده و مبانی ای بیهوده و خمار آلود و تخدیر کننده را جایگزین کرده و اسلام همیشه زنده را تبدیل به یک اسلام رهبانی کرده.


تا زنده ایم پیرو خط امام و رهبری هستیم و تا آخرین قطره خونمان دست از مبارزه با کفر بر نمی داریم


فدایی امام خامنه ای



کلمات کلیدی:


نوشته شده توسط یه محقق 88/6/28:: 4:17 صبح     |     () نظر

بررسی و نقد عقیده صلح کل


(برحق دانستن همه مرام های جهان)پلورالیسم



 


از دیدگاه صوفیه تمام مرام های موجود در جهان برحق هستند و اختلاف مذاهب را اختلاف در رنگ و صورت می شمرند. تمام فرق و مذاهب و فلسفه ها در چشم آنان در حکم نردبانی برای عروج است و به محض عروج بدون کوچکترین وابستگی آن را رد می کنند.


(تاریخ تصوف در ایران ص429)


یکی از سردمداران تصوف می نویسد : در نظر عارف کامل، ادیان و مذاهب یکسانند و برای هیچ یک ترجیحی قائل نیست.


(تاریخ تصوف در ایران ص429)


از نظر صوفی دیانت اسلام با بت پرستی یکسان است و کعبه و میخانه و صمد و صنم یکی است، صوفی پخته هیچ وقت ناظر به این نیست که انسان پیرو چه مذهبی باشد یا صورت عبادت چیست؟ زیرا به عقیده او مسجد واقعی صاف و پاک است و خدا را فقط در قلب پاک باید پرستش کرد.


(تاریخ تصوف ص426)


از نظر صوفیه حق و باطل و کفر و ایمان، فرعون و موسی، ابلیس و آدم و پیامبر اسلام و حضرت علی و معاویه یکی است چنانکه محی الدین بن عربی چهره برجسته متصوفه برای علی (علیه السلام) و معاویة بن یزید و عمر و ابوبکر و متوکل عباسی ... ولایت ظاهری و باطنی قائل است.


(فتوحات مکیه/ج2/ص6)


صوفی سرشناس آقای عین القضاة همدانی حضرت محمد (ص) را مظهر جمال و ابلیس را مظهر جلال ذات حق می شمرد.


(تمهیدات ص73)


عین القضاة همدانی چنین نوشته :


می گویند از نور محمد ایمان خیزد و از نور ابلیس کفر خذلان اما گوهر محمد و گوهر ابلیس هر دو از آفتاب نورالله سیراب شوند.


(تمهیدات عین القضاة ص176)


در سال های قبل از انقلاب گروهی به نام صلح کلّیون تشکیل شده بودند و کُتبی هم به نام « مکانیسم و دینامیسم آفرینش » نوشته بودند و جالب تر این که بعضی از اعضای آنان تقریظ نویسان افراد صوفیه شدند.


(تمهیدات عین القضاة ص176 / به جلد 5 ترجمه تفسیر بیان السعادة مراجعه شود)


در این زمان هم آقای دکتر عبدالکریم سروش، با نوشتن کتاب « صراط های مستقیم » طرز تفکر فوق را به نام پلورالیسم دینی (Pluralism) زنده کرده است و آن را به خدا نسبت می دهد و با کمال صراحت چنین می نویسد :


« اولین کسی که بذر پلورالسم را در جهان کاشت، خود خداوند بود که پیامبران مختلفی فرستاد. بر هر کدام ظهوری کرد و هر یک را در جامعه ای مبعوث و مأمور کرد و بر ذهن و زبان هر کدام تفسیری نهاد و چنین بود که کوره پلورالیسم گرم شد. »


(صراط های مستقیم عبدالکریم سروش ص18)


در پاسخ آقای سروش اجمالا می گوئیم که ایشان توجه دقیق به آیات قرآن و روایات اسلامی ننموده و گرفتار چنین انحرافی شده اند. زیرا از آیات بسیار قرآن، نظریه پلورالیسم غیر قابل پذیرش خواهد بود. برای پاسخ اجمالی می توان به سور و آیات زیر مراجعه نمود :


1)      « و ان هذا صراطی مستقیما فاتبعوه ولا تتبعوا السبل فتفرق بکم عن سبیله » (انعام 153)


2)      « من یبتغ غیر الاسلام دینا فلن یقبل منه ... » (آل عمران 85)


3)      « و إن تطع اکثر من فی الارض یضلوک عن سبیل الله » (انعام 55)


4)      « و لا تقعدوا بکل صراط توعدون و تصدون عن سبیل الله (اعراف 86)


5)      « الذین کفروا و صدوا عن سبیل الله اضل اعمالهم » (محمد 1)


6)      « و ان اعبدونی هذا صراط مستقیم » (یس 61)


7)      « لهدیناهم صراطا مستقیما » (نساء 68)


 


توضیح اجمالی پلورالیسم دینی


پلورالیسم دینی بحثی است درباره تبیین کثرت در ادیان.


پلورالیسم به معنای کثرت گرایی است. پلورالیسم را در حیطه های مختلفی می توان تصور کرد و عملا هم در حیطه های مختلفی تعبیر پلورالیسم به کار برده می شود. در ساحت امور سیاسی، پلورالیسم یا کثرت گرایی، به معنای رسمیت شمردن آراء و احزاب مختلف است. کسانی که در عالم سیاست، پلورالیست هستند قبول می کنند که در عالَم سیاست، جریان سیاست از یک مجرای کثرت گرایانه اداره بشود؛ به این صورت که احزاب مختلف و آرای مختلفی وجود داشته باشند که با هم رقابت کرده و امور حکومت را اداره کنند.


 


پلورالیسم را در ساحت هستی شناسی و متافیزیک هم می توان مطرح کرد. وقتی که می گوئیم یک نگاه پلورالیستیک به هستی یا به انتولوژی، مقصود این است که بنیان این عالم را کثرت بدانیم یا وحدت؛ در مقابل وحدت نگری. ولی این پلورالیسم ها فعلا محل بحث نمی باشد بلکه عنوان بحث پلورالیسم دینی است.



تحت عنوان پلورالیسم دینی، دو بحث عمده مطرح می شود :


1)      کثرت گرایی در فهم دین


2)      کثرت گرایی در خود دین


« مقصود از کثرت گرایی در فهم دین، معتقد بودن به برداشت ها و فهم های مختلفی از دین و به تعبیر امروزی، قرائت های مختلف از دین است.


مقصود از کثرت گزایی در نفس دین، این است که خودِ ادیان راه های مختلفی هستند به حقیقت واحد. و در مقام سعدات و مصوبت و حقانیت، ادیان مختلف، پیروان خودشان را به امر واحدی رهبری و راهنمایی کنند.


بحث پلورالیسم در فهم دین کاری به خودِ دین ندارد، بنابراین، بحث فهم دین و کثرت در آن، بحثی است که به مخاطبین دین و کسانی که کارشان فهم از دین است بر می گردد.


(پلورالیسم دینی ص6 به بعد)



در ردّ نظریه پلورالیسم، بحثهایی تحت عنوان گفتمان دینی به کوشش مرکز مطالعات و پژوهشهای فرهنگی حوزه علمیه قم چاپ شده است. و همچنین مطالعه کتاب « اختلاف قرائات » استاد مصباح یزدی و کتاب « صراط مستقیم » تألیف آقای حسین جناتی توصیه می شود.


 


بررسی عقیده « صلح کل »


بدون شک از دیدگاه قرآن و حدیث یک دین بر حق است و همه ادیان در یک دوره و عصر، نمی توانند بر حق بوده باشند. زیرا به گواهی قرآن و حتی دانشمندان دین شناس، غیر از اسلام هر مذهب دیگری تحریف شده است که به نمونه های ذیل توجه می دهیم :



بررسی آیات قرآن نشان می دهد که تنها دین مورد مقبول نزد پروردگار، اسلام است و هر کس که پذیرای آن نبوده باشد، از زیانکاران محسوس می شود چنانکه می فرماید :


« من یبتغ غیر الاسلام دینا فلن یقبل منه و هو فی الآخرة من الخاسرین »


« هر کس غیر از دین اسلام دین دیگری را بپذیرد پس هرگز از وی آن دین قبول نمی شود و او در آخرت از زیانکاران خواهد بود »


و همچنین آیه معروف « إن الدین عند الله الاسلام ».


و اینطور نیست که دین اسلام غیر از ادیان الهی سابق بوده و راهی غیر از راه ادیان الهی ابراهیمی را طی می کرده بلکه آغاز اسلام از زمان بعثت انبیاء شروع شده و تا زمان ظهور پیامبر اسلام ادامه داشته و نهایت کمال این دین هم با نصب علی (علیه السلام) به امامت و ولایت از ناحیه خداوند (بر طبق نزول آیه تبلیغ) و با ابلاغ جبرئیل به آن حضرت و رساندن آن پیام پربار الهی بوسیله آن حضرت به مردم انجام پذیرفته به طوری که پیامبر اسلام بعد از نصب امیرمومنان علی (علیه السلام) به امامت و ولایت بعد از خود و پایان خطبه غدیر فرمودند :


« الله اکبر الله اکبر علی اکمال الدین و اتمام النعمة و رضی الرب برسالتی و ولایة علی (من) بعدی »


چنانکه در شأن نزول آیه اکمال دین (الیوم اکملت لکم دینکم ...) مفسران اسلامی نوشته اند که در روز عید غدیر خم نازل شده است.



بنابراین به دلیل عقل و نقل، وقتی کاملترین برنامه زندگی، اسلام است و دین معرفی خدا و مقبول در پیشگاه با عظمت خداوند، اسلام بوده باشد، دیگر جائی برای پذیرش ادیان دیگر که مقدمه ای بر ظهور اسلام بودند، باقی نمی ماند، زیرا ادیان قبلی هر کدام بخشی از اسلام بودند که با کمال اسلام، دیگر جای فعالیتی برای آنها وجود ندارد.


با توجه به اعترافات سردمداران یهود و نصاری بر تحریف کتاب مذهب آنان، (از جمله : « جیمز هاکس آمریکایی نویسنده کتاب قاموس مقدس در مقدمه کتاب ص5 »، « ریچارد سیمون در کتاب اسلام و عقاید ص407 ») دیگر تبعیت از کتاب عهدین معنایی نخواهد داشت.


 


(برگرفته از کتاب تحقیقی در تصوف و عرفان نوشته خیر الله مردانی)



کلمات کلیدی:


نوشته شده توسط یه محقق 88/6/28:: 4:16 صبح     |     () نظر

غزه ......


ای کربلای فلسطین ......


ای شهدای غزه ......


ای عاشورائیان .....


ای منادیان پیام عاشورا .....


و ای لبیک گویان « هل من ناصر ینصرنی » اباعبدالله الحسین (علیه السلام)


ما تا آخرین نفس ایستادیم .....


ما تا آخرین قطره خونمان از شما دفاع خواهیم کرد .....


ما پیروان خط جهاد و شهادت حسینیم ....


هیهات مناالذله ....


مرگ با عزت در راه خدا بسی گرانبها تر از زندگی با ذلت است


ما می آئیم ای کربلائیان .....


مائیم فدائیان امام خامنه ای .......



کلمات کلیدی:


نوشته شده توسط یه محقق 88/6/28:: 4:14 صبح     |     () نظر
<   <<   11   12   13   14   15   >>   >