سفارش تبلیغ
صبا ویژن
به حقّ برایتان می گویم : حکیم از نادان عبرت می گیرد و نادان از هوای خود . [عیسی علیه السلام]
نقد و بررسی تصوف و صوفیگری
پیوندها
آرشیو یادداشت‌ها

(ادامه قسمت سوم)


 


در صفحات آخر نوشته اید: این همه که آیت الله خمینی در وحدت و اتحاد اسلام کوشیدند وتفرقه اندازان را منافق می دانند این گونه تفرقه اندازی و تکه تکه کردن اسلام را چه می توان تعبیر کرد؟؟؟؟


 


خطاب به نویسنده این مقاله باید عرض نمایم که واقعاً چه کسانی وحدت شکنی می کنند. آیا درست کردن فرقه های گوناگون و تکه تکه نمودن تشیع وحدت شکنی نیست؟


 


مستر همفر جاسوس انگلیس در کشورهای اسلامی در خاطرات خود ص46 دستور العملی را از وزارت امور خارجه انگلیس در مورد مسلمانان افشا می کند. وی می نویسد: با ترویج حلقه های تصوف ورواج دادن کتابهایی که مردم را به زهد و بی میلی به دنیا فرا می خواند.... می توان مردم را در حالت سرگردانی وعقب ماندگی فرهنگی واقتصادی قرار دارد.


 


آیا دور نمودن جوانان این مرز و بوم از مسجد، این خانه امن الهی وساختن خانقاه در شهرهای مختلف وحدت شکنی نیست؟ چرا تابعین شما به مساجد نمی آیند؟ قبل از واقعه قم نیز همین رویه را داشتید. شما حتی نماز جماعت را پشت سر علما وروحانیت نمی خوانید. وبرای خود بدعتی بنام مُجاز نماز درست کرده اید که فرزندانتان به مساجد نیایند.


 


اتفاقاً در همین راستا مستر همفر می نویسد: به بهانه فسق ائمه جماعات و افشاگری از بدیهای ایشان وبا تحریک و تهییج و دشمنی در میان ائمه مساجد ونمازگزاران همراه ایشان با هر وسیله و از هر راهی که ممکن شود باید صفوف نمازهای جماعت را در هم شکست.


(خاطرات مستر همفر ص51)


 


برادر! به نظر شما تعیین مجاز نماز نمی تواند حداقل کمکی به این فکر باشد.


چرا مثل سایر مسلمین آثار و نوشته هایتان را با بسم الله شروع نمی کنید وجمله مشکوک «هو 121» را می نویسید. (هو 121 می شود هو یا علی که اگر با اعتقاد گفته شود کفر است).


چرا باید صوفیان گنابادی سبیل بلند بگذارند؟ مگر فَرق شما با سایر مسلمین چیست؟


 


درباره غائله قم نیز باید نکاتی را متذکر شوم: حضور این همه آدم چماق به دست در قم  چه معنائی داشت ؟ وتوسط چه کسانی از شهرهای مختلف کشور جهت درگیری با مردم انقلابی به قم آورده شدند؟ چرا پس از دو روز تحصن درخیابان صفائیه ی قم و مسدود نمودن پیاده روها حاضر به همکاری با نیروی انتظامی ومردم معترض نشدند؟ چرا وقتی به خواهش فرمانده نیروی انتظامی عده ای از صوفیان متحصن سوار بر اتوبوس شده و خواستند شهر را ترک کنند، به یک باره از روی پشت بامها بر سر مردم و نیروی انتظامی آجر، باریدن گرفت؟


برای دیدن عکسهای این غائله به آدرس اینترنتی زیر مراجعه نمایید:soofinews.blogfa.com


 


شما اگر به قانون پایبند بودید این اتفاق نمی افتاد.


پس از این غائله نیز شبکه ماهواره ای فرقه شما که با مدیریت صوفی گنابادی دکتر آزمایش از اروپا اداره می شود اهانتهای زیادی به مراجع تقلید روا داشته و هر روز نیز مطالبی علیه نظام دارد.


شما می گویید در فرقه شما تبلیغ وجود ندارد. پس این همه وبلاگ و سایت در اینترنت برای چیست؟


میزان اهانت سایتهای شما به مراجع بزرگوار تقلید از رسانه های خارجی بیشتر است..



ضمناً سوال دیگرم این است که این همه فرقه صوفی که موجودند (هم اکنون حدودپانزده قطب مدعی ولایت بر مردمند) کدامشان بر حقند؟ شما که همدیگر را قبول ندارید چطور می خواهید مردم شما را قبول کنند.



در آخر نوشتار، شما را به بازگشت به راه اهل بیت علیهم السلام ودوری از ایجاد تفرقهبین امت اسلامی توصیه می کنم و از خداوند می خواهم همه جوانان این مرز و بوم را در پناه اهل بیت عصمت وطهارت (علیهم السلام) از خطر انحراف مصون دارد.


کلمات کلیدی:


نوشته شده توسط یه محقق 88/6/28:: 4:13 صبح     |     () نظر

با سلام


از آنجا که نیاز دیده شد، مبلغین دینی و مبارزان با فرق صوفیه و برای آگاهی عموم حقیقت طلبان برای نقد تصوف و آشنایی به فرق صوفیه، همیشه آماده به خدمت و مبارزه با صوفیه باشند و همچنین آگاهی دادن به دیگران آسان باشد، بر این رو شدیم که برای موبایل، کتاب الکترونیکی نقد صوفیه رو تهیه کنم.


در اینجا 6 کتاب رو برای شما آماده کرده ام و فقط یک نکته رو باید به عرض برسانم و آن اینکه فایلهای دانلود به صورت (Winzip) و در آن فایل جاوا (Java) قرار داشته و آماده برای نصب کردن روی همه گوشی هایی که قابلیت نصب جاوا را دارند، می باشد.


برای نصب آن می توانید از دو روش استفاده کنید :‏


اگر گوشی های سری N بود آنرا بر روی حافظه گوشی خود کپی کرده و از داخل گوشی آن را نصب فرمائید. (این روش در گوشی های سونی اریکسون هم استفاده می شود)


و اگر گوشی هایی قدیمی تر است که با برنامه های مخصوص خود گوشی ها، نرم افزار بر روی آن نصب می شود باز هم از طریق همان برنامه مانند PC Suit در نوکیا نصب صورت می گیرد.


 


این کتابها تست شده و هیچ مشکلی ندارد ولی اگر باز هم مشکلی بود اطلاع دهید.


دانلود جزوه آموزشی نقد و بررسی تصوف    


لینک اول


لینک دوم


 


دانود کتاب تصوف در نگاه روایات


لینک اول


لینک دوم


 


دانلود نظر مراجع در مورد تصوف


لینک اول


لینک دوم


 


دانلود نظر علمای شیعه در مورد تصوف


لینک اول


لینک دوم


 


دانلود محاکمه تصوف (اشکالات اساسی)


لینک اول


لینک دوم


 


دانلود نقد بیانیه یوسف مردانی


لینک اول


لینک دوم


 


دانلود همه این کتاب ها


لینک اول


لینک دوم


کلمات کلیدی:


نوشته شده توسط یه محقق 88/6/28:: 4:11 صبح     |     () نظر

بسم الله الرحمن الحیم


 


همه صوفیان و فرقه های صوفیه باید به یک نکته ای توجه داشته باشند و آن اینکه هدف از این وبلاگ نقد انحرافات فرقه های صوفیه است و به هیچ وجه قصد نداریم که صوفیان را با هر فرقه و طریقتی که دارند کافر قلمداد کنیم و یا به آنها جسارت، بی ادبی و یا ناسزا (نعوذبالله) گفته شود بلکه تنها هدف ما شناساندن انحرافات و بدعتها در دین مبین اسلام می باشد . بنابراین از تمام صوفیان خواهشمندیم نقد فرقه های صوفیه را، کافر دانستن صوفیان از سوی شیعه ندانند چراکه از دیدگاه شیعه، همه فرقه های صوفیه کافر نیستند بلکه تنها تعداد کمی از فرقه های صوفیه که کارشان به انکار ضروریات دین رسیده کافر هستند مانند غالیان (غلو کنندگان در مورد ائمه)، یا به عبارتی اهل حق و بعضی دیگر از فرقه ها که کفرشان نزد شیعه محرز می باشد.


 


نکته دیگر اینکه هدف از این وبلاگ تفرقه بین اقشار مختلف مسلمان نیست بلکه بیان حق و حقیقت اسلام و بیان راه درست از راه نادرست می باشد لذا این وبلاگ به هیچ وجه درصدد اختلاف افکنی بین مسلمانان نمی باشد اما متاسفانه بعضی از فرقه های صوفیه از این مطلب سوء استفاده کرده و نقد صوفیه را به عنوان تفرقه افکنی قلمداد می کنند در حالیکه خود اینها با ایجاد تفرقه و فرقه سازی سعی در به هم زدن وحدت بین صفوف مسلمین دارند و می خواهند انقلاب اسلامی ما (که با زحمت فراوان و مجاهدت علمای بزرگ از جمله امام خمینی ره و فدا شدن جان هزاران تن از جوانان این مرز و بوم به دست ما رسیده و خون هزاران شهید بهای این خاک اسلامی شده) را از بین ببرند و این چیزی جز همان ترفند استعمار و استکبار جهانی نیست.


 


لازم است در اینجا به فرمایشات مقام معظم رهبری حضرت آیت الله امام خامنه ای (حفظه الله) اشاره داشت تا مسئله روشن شود .



ایشان در فرمایشات خود در جمع مردم کردستان 22/2/1388 فرمودند :



« آن کسانى که میخواهند وحدت ملت ایران را به هم بزنند، کى‏ها هستند؟ بدانید که اینها عوامل دشمنند؛ یا خودشان از متن دشمن دارند حرف میزنند، یا سرانگشت دشمنند؛ برو برگرد ندارد. آن کسى که نداى تفرقه‏ى بین شیعه و سنى را سر میدهد و به بهانه‏ى مذهب، میخواهد وحدت ملى را به هم بزند، چه شیعه باشد و چه سنى، مزدور دشمن است؛ چه بداند، چه نداند. گاهى بعضیها مزدور دشمنند و خودشان نمیدانند. خیلى از این مردم بیچاره‏ى بى‏خبرِ سلفى و وهّابى که بوسیله‏ى دلارهاى نفتى تغذیه میشوند تا بروند در اینجا و آنجا عملهاى تروریستى انجام بدهند - در عراق یکجور، در افغانستان یکجور، در پاکستان یکجور، در نقاط دیگر یکجور - نمیدانند که مزدور دشمنند. آن مرد شیعى هم که میرود به مقدسات اهل سنت اهانت میکند و دشنام میدهد، او هم مزدور دشمن است، ولو نداند که چه میکند. من عرض میکنم: عوامل اصلى دشمنانند. بعضى از این سرانگشتان - هم در بین اهل سنت، هم در بین شیعه - غافلند، نمیدانند و نمیفهمند چکار میکنند؛ نمیدانند براى دشمن دارند کار میکنند.


 


یا در بیانات خود در جمع علمای اهل سنت و شیعه در کردستان 23/2/1388 بعد از اینکه مسئله وحدت اسلامی و آسیب شناسی آن را در بین صفوف مسلمین بیان کردند، فرمودند :



« هیچ کس نباید خیال کند که اهل بیت پیغمبر مخصوص شیعه و متعلق به شیعیان است بلکه برای همه دنیای اسلام اند. کیست که فاطمه زهرا سلام الله علیها را قبول نداشته باشد؟ کیست که امام حسن و امام حسین علیهما السلام سیدی شباب اهل الجنّة را قبول نداشته باشد؟... »


 


حقیقت هم همین است . یعنی شیعه اثنی عشری، ائمه اطهار را فقط برای خود نمی داند بلکه همه انسانهای جهان حق دارند سوار بر کشتی نجات اهل بیت پیغمبر علیهم السلام شوند و آنها را پیشوای خود قرار دهند.



این نشان دهنده حکمت فرماشیات این رهبر فرزانه است که بسیار دقیق مسائل را بررسی کرده و به زمانه آشنا و از ترفندهای دشمن آگاهند.


 


پس منظور ما از نقد انحراف طریقت های مختلف صوفیه این نیست که بخواهیم آنها را کافر قلمداد کرده و آنها را از زمره اسلام خارج و از اهل بیت عصمت و طهارت جدا کنیم بلکه ما می خواهیم برای همه دوستداران اهل بیت چه برادران اهل سنت (هر چهار طایفه مالکی حنفی شافعی حنبلی که محب اهل بیت هستند) و چه دیگر طایفه های اهل سنت که طریقت عرفانی دارند و دوستدار اهل بیت هستند و چه صوفیانی که دم از تشیع می زنند، حقیقت را از انحراف تشخیص بدهیم نه اینکه تفرقه افکنی شود. چراکه نقد علمی با تفرقه افکنی دو چیز جداگانه هستند و کسی نباید نقد را به عنوان تفرقه افکنی و دشمنی فرض کند.


 


امیر المومنین علی _علیه السلام_در خطبه 127 نهج البلاغه فرمودند : « ایّاکم و الفرقه ..... و من دعا إلی هذا الشعار فاقتلوه ولو کان تحت عمامتی هذا » . یعنی کسی که در میان امّت مسلمان پرچمدار تفرقه افکنی باشد مستحق مرگ است و باید کشته شود هرچند در لباس و زیر عمامه من باشد ». پس مسئله وحدت بین مسلمین یک مسئله مهم است که مسلمانان با هر طایفه و مذهبی که دارند باید جدّی بگیرند و اختلافات مذهبی نباید موجب شود که در بین صفوف مسلمین تفرقه و دشمنی ایجاد شود و موجب تخریب اساس اسلام شود.


 


در این بهبوهه از زمان دشمن بهترین راهی را که برای تخریب اسلام پیش رو دارد، تفرقه بین مسلمانان (فرقه سازی های گوناگون که تا الآن موارد بسیاری بوده از جمله بهائیت، وهابیت و ...) و ایجاد انحرافات اعتقادی، فرهنگی و اخلاقی است لذا توجه به این مسئله خیلی مهم است.


 


انشاء الله در آینده پیرامون وحدت اسلامی و ابعاد وسیع وحدت و آسیب شناسی آن بحث خواهیم کرد.


 


در آخر همه فرقه های صوفیه را به تمسک به طریقه اهل بیت عصمت و طهارت [شیعه اثنی عشری] فرا می خوانم و می خواهم حقیقت را از مکتب وحی که همان مکتب چهارده معصوم _علیهم السلام_ است، فرا گرفته و از فرقه های منحرف (که سعی در تفرقه افکنی بین مسلمین و ایجاد شکاف بین مردم و چهارده معصوم دارند) دوری کنند.


 


والسلام علی من اتبع الهدی




کلمات کلیدی:


نوشته شده توسط یه محقق 88/6/28:: 4:9 صبح     |     () نظر


 


 


 بدیهی است که این کتاب تالیف عالم جلیل القدر و بزرگ شیعه، مقدس اردبیلی _ اعلی الله مقامه الشریف_ می باشد اما به دلیل اینکه سران فرقه های گوناگون صوفیه به طور قطع نتوانسته اند مراتب زهد و تقوا و درجات علمی و معنوی مقدس اردبیلی _قدس سره_ را انکار نمایند و آن بزرگوار نیز در مذمت و لعن صوفیه، روایات و مطالب فراوانی در حدیقة الشیعه آورده است. به عنوان نمونه در آنجا که می نویسد :


« پس بدانکه صوفیه قاطبتا از مخالفین ائمه معصومین _علیهم السلام_ هستند و از امام معصوم، حدیث بسیار در طعن ایشان منقول است و ... و اکثر ائمه معصومین _علیهم السلام_، بلکه رسول، حضرت ربّ العالمین _صلی الله علیه و آله_ نیز، این طایفه را لعنت کرده اند و از لعنت کردن خدا و لعنت کردن ملائکه بر ایشانف خبر داده اند، لکن بعضی از آنها دعوی علم کرده اند و از آن بی خبر بوده اند که راضی به این طریقه شدند و جمعی تقیه نام کرده، آن را پنهان داشتند و جماعتی میل به دنیا کرده، در إخفای آن کوشیده اند، بلکه بعضی آن طریقه مذمومه را دانسته (شناخته)، امّا جهت دنیا و نفع دنیا، در پیش گرفته اند »


(حدیقة الشیعه، مقدس اردبیلی، ص 563، چاپ انتشارات معارف اسلامی تهران، و یا انتشارات علمیه اسلامیه)



لذا صوفیان سعی نموده اند تا انتساب این کتاب را به مقدس اردبیلی نفی نمایند، چنانکه معصوم علیشاه شیرازی، چنین مدعی است که : « بر حسب تحقیق، این کتاب از مقدس نیست لوجوه العدیده »


(طرائق الحقایق، ج1/ص186)



اما حقیقت مطلب چیست؟...


در پاسخ افرادی همانند معصوم علیشاه شیرازی می گوییم :


عده کثیری از علمای شیعه، کتاب حدیقة الشیعة را از آثار مرحوم مقدس اردبیلی می دانند و ما برای نمونه به ذکر نام عده ای از آنان اکتفا می نماییم زیرا برای عقلا، اشاره کافی است :



الف) دیدگاه شیخ حر عاملی _قدس سره_ در مورد حدیقة الشیعه


ایشان می فرماید : « المولی الاجل الاکمل احمد بن محمد الاردبیلی، کان عالما، فاضلا، مدققا، عابدا، ثقة، ورعا، عظیم الشأن، جلیل القدر، معاصرا لشیخنا البهائیّ، له کتب منها ک شرح الارشاد الکبیر لم یتمّ و تفسیر آیات الاحکام و حدیقة الشیعه و غیر ذلک »


(أمل الآمل،ج2/ص23 چاپ دارالکتاب اسلامی قم)



ب) دیدگاه آیت الله خویی _قدس سره_ در مورد حدیقة الشیعه


ایشان در اثر ارزشمند خود در رجال، کتاب حدیقة الشیعة را از مرحوم مقدس اردبیلی دانسته است و به کتاب تذکرة المتبحرین شیخ حر عاملی استناد نموده و عین عبارت شیخ حر عاملی را ذکر نموده است.


(معجم رجال الحدیث، ج2 ص225 چاپ بیروت)



ج) دیدگاه حاج آقا بزرگ تهرانی _قدس سره_ در مورد حدیقة الشیعه


حاج اقا بزرگ تهرانی در مورد این کتاب و نسبت ان به مقدس اردبیلی چنین می نویسد : « حدیقة الشیعة فارسی فی إثبات النبوة الخاصة و الإمامة فی المجلدین، قد طبع المجلد للثانی منه فی الامامة فی بدو سلطنة ناصرالدین شاه (1265) و مرة الثانیة فی (1279) فیه اثبات امامة امیر المومنین علیه السلام و فضائله و مناقبه و اثبات امامة سائر الائمة الطاهرین _علیهم السلام_ نسخة منه عند سید ابی القاسم اصفهانی فی النجف تاریخ کتابها (1078) صرح الکتاب بأنه من تألیف المولی المقدس الورع الزاهد المولی، احمد بن محمد الاردبیلی المتوفی (993) کما صرح به فی « أمل الآمل » و « الّلولوة » و « البلغة » و غیرها أیضا، و صرح المصنف نفسه باسمه فی أواخر ذکره لفرق الصوفیه عند مشاهدته زیارة أهل اصفهان لقبر الفتوح العجلی و قد نقل فیه عن سائر تصانیفه کما عین مواضعها شیخنا فی « خاتمة المستدرک ص396 » و مع ذلک الوضوح لا وجه لإنکار العارف المعاصر فی « طرائق الحقائق » کونه تألیف المقدس الاردبیلی بإدّعاء أن المقدس نفسه کان من الصوفیه فلا یکتب فی ذمّهم مثل هذا الکتاب »


(الذریعة إلی تصانیف الشیعه، ج6 ص385، چاپ دار الأضواء بیروت)



د) دیدگاه محدث قمی _قدس سره_ در مورد حدیقة الشیعه


وی در مورد مقدس اردبیلی چنین می نویسد : « مولای بزرگوار، عالم ربّانی و محقق فقیه صمدانی، مولای ما احمد بن محمد اردبیلی نجفی، حال او در وثاقت و جلالت و فضل و نبالت و زهد و دیانت و پارسائی و امانت، مشهورتر از این است که قلم آن را نگاشته و یا رقم بیان کند، عالمی متکلّم و فقیهی عظیم الشأن و جلیل القدر و رفیع المنزله، اورع اهل زمان و اعبد و اتقای آنان بوده و کافی است در این مطلب آنچه علامه مجلسی رحمة الله علیه گوید : و محقق اردبیلی در ورع و تقوا و زهد و فضل به نهایت مقام رسیده و در میان متقدّمین و متأخرین، مانند آن شنیده نشده، جمع کرده، خداوند میان او و میان ائمه طاهرین _علیهم السلام_ را ..... برای آن بزرگوار، تصنیفات خوبی است که از آنها است : 1. آیات الاحکام    2. مجمع البرهان شرح بر ارشاد    3. حدیقة الشیعة »


(مشاهیر دانشمندان اسلام، ج4 ص242 و 243، چاپ انتشارات کتابفروشی اسلامیه تهران)



ه) دیدگاه میرزا محمد تنکابنی _قدس سره_ در مورد حدیقة الشیعه


ایشان می نویسد : « احمد بن محمد اردبیلی مشهور به مقدس اردبیلی و معروف به محقق اردبیلی، از مشاهیر جهابذه محققین از فضلاء روزگار و از صنادید مدققین فضلاء اعصار و از معاریف مقدسین و متورعین احبار و اخبار است ... و از جمله تألیفات او کتاب حدیقة الشیعة است و بعضی که آن کتاب از مقدس نیست و این سخن را نسبت به علامه مجلسی داده اند و این غلط است و انکار مجلسی معلوم نگردیده و جمعی بسیار از اعیان علماء، شهادت بر آن داده اند که این کتاب از مقدس اردبیلی است مانند صاحب حدائق و شیخ عبدالله بن صالح و شیخ سلیمان بن عبدالله مأخوزی و غیر ایشان و از جمله تألیفات او حاشیه بر شرح مختصر اصول عضدی است، فی الحقیقة محقق و مدقق بوده و در هر مسئله بدیهیة تشکیک کرده، رحمه الله تعالی »


(قصص العلماء تنکابنی، ص 342 و 346، چاپ کتابفروشی علمیه اسلامیه تهران)



و) دیدگاه محدث نوری _قدس سره_ در مورد حدیقة الشیعه


ایشان در کتاب خود این چنین می نگارد : « چون صوفیه زشتی ها و مفاسد خود را در این کتاب (حدیقة الشیعة) خواندند و مقام و عظمت مولف را نزد جامعه دیدند، نتوانستند برای مقدس اردبیلی حرفی بسازند، از همین رو، نسبت کتاب را به ایشان منکر شدند ...


و در ادامه می گوید : « حدیقه از خود مقدس اردبیلی است »


(صوفی و صوفیگری، ج2، ص1005 – مستدرک الوسائل «رحلی» ،جلد3، ص393)



ز) دیدگاه علامه ممقانی _قدس سره_ در مورد حدیقة الشیعه


ایشان در کتاب خود تصریح می نماید : « کتاب حدیقة الشیعه از مقدس اردبیلی است »


(تنقیح المقال، جلد1، ص80)



ح) دیدگاه ملاّ محمد طاهر قمّی _قدی سره_ در مورد حدیقة الشیعة


ایشان که از علمای معاصر مقدس اردبیلی بوده است، در کتاب « ملاذالاخیار »، حدیقة الشیعه را از تالیفات مقدس اردبیلی دانسته است.


(حقیقة العرفان، ص47)



ط) دیدگاه علامه خویی _قدس سره_ در مورد حدیقة الشیعة


ایشان در انتساب کتاب حدیقة الشیعه به مقدس اردبیلی می نویسد : « و منهم وحید العصر فی الزهد و الورع و الامانة، و فرید الدهر فی الفضل و التقدّس و الدیانة، صاحب الملکات القدسیة و الصفات الملکیّة، و مظهر المقامات الزاهرة و الکرامات الباهرة، الواصل الی حضرة ولیّ الرحمن سید الانس و الجان امام العصر و الزمان سلام الله علیه و علی آبائه، العالم العلم الفقیه، المتکلّم الاوحد، مولینا احمد بن محمد ، المعروف بالمقدس الاردبیلی، افاض الله علی تربته انوار رحمته، فقد ذکر فصلا مفصلا فی المجلد الثانی من کتاب حدیقة الشیعة عند ذکر احوال الصادق علیه السلام فی مطاعن الصوفیه و شرح احوالهم و تفصیل فرقهم المختلفة، من اراد الاطّلاع علیها، فلیراجع الیه »


(شرح نهج البلاغه علامه خویی، جلد13، ص383 و 384، چاپ کتابفروشی اسلامیه تهران)



ی) دیدگاه آیت الله حاج شیخ ذبیح الله محلاّتی _قدس سره_ در مورد حدیقة الشیعه


ایشان می نویسد : « مقدس اردبیلی رضوان الله علیه در حدیقة الشیعة به سند صحیح از احمد بن محمد بن ابی نصر بزنطی و اسماعیل بن بزیع از حضرت امام رضا علیه السلام روایت کرده که آن حضرت فرمود ....


(کشف الاشتباه، ص276)



به طور خلاصه می توان اثبات این مطلب را در این منابع جستجو نمود : « شیخ حر عاملی » در کتاب: « امل الآمل »، جلد 2،ص 23 و آیت الله العظمی خوئی در کتاب: « معجم رجال الحدیث » جلد2، ص 225 چاپ بیروت و حاج آقا بزرگ تهرانی در کتاب: « الذرّیعة الی تصانیف الشیعه » جلد 6،ص 385 و محدث قمی در کتاب: « مشاهیر دانشمندان اسلام »، جلد 4، ص 242 ، « ترجمه ی الکنی و الالقاب » و میرزا محمد تنکابنی در کتاب: « قصص العلماء »، ص 342 و محدث نوری در کتاب: « مستدرک الوسایل رحلی » جلد3، ص 393 و علامه ممقانی در کتاب: « تنقیح المقال » جلد 1، ص 80 و علامه محمد طاهر قمی در کتاب: « ملاذالأخیار » و علامه محلاتی در کتاب: « کشف الاشتباه »،ص 276 و علامه خوئی در « شرح نهج البلاغه »، جلد 13، ص386.


 


بنابراین مسلم و محرز است که کتاب « حدیقة الشیعه » ار تألیفات مقدس اردبیلی است و به قول محدث نوری، « مستدرک الوسایل جلد 3» چون صوفیه، زشتی ها و مفاسد خود را در این کتاب « حدیقة الشیعه » خوانده اند و مقام و عظمت مولف را نزد جامعه دیدند، نتوانستند برای مقدس اردبیلی حرفی بسازند و از همین رو نسبت کتاب را به ایشان منکر شدند.


والسلام علی من اتبع الهدی


برگرفته از تالیف حجة الاسلام محمد مردانی « تحقیقی در تصوف و عرفان »



کلمات کلیدی:


نوشته شده توسط یه محقق 88/6/28:: 4:7 صبح     |     () نظر
مفهوم شناسی تصوف

واژه صوفی یعنی چه؟


برای کلمه « صوفی » معانی بسیاری در نظر گرفته اند که در اینجا به بیان سه قول مشهور می پردازیم:



دیدگاه اول : (قول ابوریحان بیرونی و تابعین)


آنها قائلند کلمه « صوفی » از soph که کلمه یونانی است ، گرفته شده و به معنای حکمت و دانش است. کلمه « فیلسوف » از Fila به معنای علاقمند و Sophia  به معنای دانش اخذ شده است. پس فیلسوف یعنی علاقمند دانش.


این نظر مردود است؛ به جهت اینکه علمای علم حروف، سین یونانی (سیکما) را همه جا به معنای سین ترجمه کرده اند و علی القاعده « سوفی » باید تر جمه می شد نه « صوفی »


دیدگاه دوم : (قول متصوّفه است)


که گفته اند کلمه « صوفی » مشتقّ از صفّه است. این عدّه سعی دارند آن را به اصحاب صفّه که فقرای مهاجرین از یاران پیامبر بوده اند و به دلیل فقر و نداری روی سکوی مسجد زندگی می کردند، برسانند.


این نظر مردود است؛ چرا که ماجرای اصحاب صفّه ، یک واقعیت تلخ اقتصادی است که پیامبر اکرم (ص) به مرور زمان با تدابیر مختلفی آنان را از فقر و نداری نجات داده و این ماجرا خاتمه یافت.در عین حال، صوفیه برای اثبات این نظر هیچ سندی ارائه نداده اند. در ضمن، اگر از صفّه مشتق شده بود، باید « صُفّی » می شد نه صوفی.(رک:تحقیق ماللهند ص16)



دیدگاه سوم : (از اهمیت ویژه ای برخوردار است ؛ زیرا روایات ائمه علیهم السلام مؤیّد آن است)


بر اساس این نظریه ، واژه صوفی از « صوف » به معنای « پشم » گرفته شده است. چون صوفیان اولیّه لباسهای پشمینه می پو شیدند.



دکتر عبد الحسین زرّین کوب ، از مدافعان تصوّف در کتابش می نویسد :


در میان ریشه شناسی هایی که برای کلمه صوفی پیشنهاد شده است ، محتمل ترینشان بی شک آن است که صوفی را از صوف به معنای پشم ، مشتق می داند


صوفیان به عنوان نشانه ای از فقر دینی خود، جامه های پشمی خشنی به تن می کردند.


(کتاب تصوف ایرانی در منظر تاریخی آن/نویسند? کتاب: زرین کوب/ص 38)



کلمات کلیدی:


نوشته شده توسط یه محقق 88/6/28:: 4:2 صبح     |     () نظر
<   <<   11   12   13   14   15   >>   >